پرسش: با سلام و درود فراوان. دختری ۳۲ ساله هستم مدت دو ماه است که با پسر ۳۵ ساله ای عقد کرده ام. در این مدت دو ماه اختلالاتی رو در رفتار همسرم مشاهده کردم که نمی دونم می تونه جدی باشه یا نه؟
البته خدای ناکرده منظور من شک در صدق گفتار شما نیست بلکه منظور بنده اینستکه که چون مشکل وجود نوعی اختلال در رابطه است و هر رابطه ای هم حداقل از دو طرف تشکیل یافته و رفتار یا کنش یک طرف، واکنش یا رفتاری از سوی طرف مقابل را فرا می خواند لذا عدم اطلاع از رفتار و گفتار هر یک از طرفین رابطه ، مشاور را به گمراهه می کشاند .علی ایحال با توجه به مطالب شما و حسب وظیفه پاسخگویی ، مطالبی را خدمتتان عرض می کنم :
دوست خوبم قبل از هر چیز باید بدانیم هدف اصلی از عقد ازدواج بین دو نفر چیست. بنظر میرسد هدف اصلی نوعی تکمیل شدن یا به کمال رسیدن است . در واقع دو فرد به خاطر پاره گم گشته وجودشان احساس نا آرامی می کنند و لذا دنبال پاره ای می گردند که به بهترین شکل ممکن وجود آنها را کامل و روحشان را آرام سازد.
بنابراین اولین و مهمترین دلیل ازدواج رسیدن به آرامش آنهم برای هر دو طرف رابطه است. هر چه در یک ازدواج احساس آرامش بیشتر باشد آن ازدواج موفق تر است و هر چه یک ازدواج اضطراب زا تر باشد آن ازدواج شکست خورده تر.
اما آرامش در ازدواج چگونه بدست می آید؟ آیا داشتن تمول مالی ، شغل خوب ، درآمد عالی ، تحصیلات عالیه (قصد جسارت ندارم) ، مسکن یا ماشین آنچنانی ، شیک پوش بودن و یا ظاهری زیبا داشتن و... آرامش می آورد؟مسلماً هرگز . شاید یافتن پاسخهای سوالات زیر شما و همسر آینده تان را در یافتن معنای آرامش در زندگی یاری رساند.
چند نمونه از مسائلی که در ایام نامزدی و قبل از شروع زندگی مشترک با یک مرد، بایستی بیش از همه مورد توجه دختر خانمها قرار بگیرد عبارتند از:
به چه میزان مسئولیت پذیر است ؟
آیا تکیه گاه مطمئنی در روزهای سخت هست یا فقط رفیق و یار ایام خوشی است؟
آیا برای رفاه و آسایش زندگی مشترک خودم و بچه ها حاضر است از دل و جانش مایه گذارد؟
اگر زمانی درآمد من از زندگی حذف شود آیا می تواند از پس زندگی مشترک برآید؟
آیا می تواند من را در کنار خانواده اش دوست داشته باشد یا همیشه مجبور به انتخاب است؟
آیا در تصمیم گیری های مهم برای اداره و گذران زندگی مرا سهیم می کند؟
آیا گذشت دارد ؟تا چه حد؟
چقدر به آزادی های معقول و مشروع من احترام می گذارد؟
تا چه میزان می توان سایه ایمان و اعتقاد واقعی (منظور نماز و روزه و شعائر ظاهری نیست) را بر پیکره جسم و روح او به نظاره نشست؟
آیا صادق و نیک کردار است؟
در مواقع عصبانیت (که حق هر انسانی است که گه گاه عصبانی شود) از چگونه الفاظ و اعمالی برای فرونشانی عصبانیتش استفاده می کند؟
آیا گشاده دست است یا خدای ناکرده در مخارج معمول زندگی متناسب با عرفش ، بخل می ورزد؟...
و اما از جمله مسائلی که آقایان در خصوص دختر خانمها مورد کنکاش قرار می دهند عبارتند از :
تا چه حد از خانواده خود مستقل است یا به تعبیر بهتر نظرات خانواده اش تا چه میزان بر او اثر دارد؟
تا چه میزان به نظرات و خواسته های معقول و منطقی من بها داده و آنها را اجابت می کند؟
آیا در هنگام سختیهای زندگی مشترک،حاضر است به عنوان شریک زندگی موقتاً به رونق زندگیمان کمک کند (هر چند می دانم همسرم در این خصوص وظیفه ای ندارد) ؟
آیا دایم تحصیلات ،شکل ظاهر ، تحصیلات ، خواستگاران ، خانواده یا وضع مالی آنها را به رُخَم می کشد؟
چقدر از من جلوی دیگران بخصوص خانواده اش تعریف و تمجید می کند یا چقدر من را جلوی دیگران تحقیر می کند؟
تا چه حد خود رای است؟
تا چه حد حاضر است خصوصیات خود را به نفع زندگی مشترکمان تغییر دهد؟
آیا از مهربانی لازم برخوردار است ؟ آیا میتوانم همچون مادرم به مهر و عاطفه او دلگرم باشم؟
از لحاظ جنسی چقدر گرم است ؟ آیا می توانم با داشتن او چشمم را بر هر نا پاکی ببندم؟
آیا می توانم به عنوان مادری لایق تربیت فرزندانم را باو بسپارم؟
چقدر با خانواده من گرم است ؟ آیا به خانواده من احترام می گذارد؟
آیا صادق و راستکردار است؟
نجابت و وقار و متانت او در حدی هست که کسی جرأت تعرض به او را نداشته باشد؟
آیا پیوسته آسایش و آرامش در زندگی مشترک را بر هر امر مهم دیگری ترجیح می دهد؟ ...
دوست گرامی ایام نامزدی که قبل از پا نهادن در زندگی مشترک واقعی است ، بهترین فرصت برای به محک کشیدن ویژگیهای همسر آینده است . هم شما و هم آقا داماد حق دارید نقطه نظراتتان را در خصوص نمونه مسائلی که مطرح کردم به روشنی و بدون هیچ مراعاتی مطرح کنید.
از هم بپرسید با هم راه حل دهید. سعی کنید نقاط مشترک هم را یافته و با پر رنگ کردن آنها ، جلوه از تفاوتهایتان بیاندازید. نمی گویم تفاوتها را رها کنید . نه بهیچ عنوان .بلکه تفاوتها را یافته ، در موردشان صحبت کرده و آنها را حل کنید یا اگر می توانید فراموششان کنید.
زندگی مشترک اگر خوشی ای دارد سهم هر دو و اگر ناراحتی ای هم دارد باز سهم هر دوتان است.تحمل سختی ها وقتی آسان است که دوشادوش یکدیگر برای حل آنها بکوشید. اگر همسرتان در گذران زندگی گاه با مشکل مالی مواجه شد ،هر چند شما وظیفه ای ندارید که به او پول دهید یا برایش وام بگیرید ولی متوجه باشید که درگیری شخصی او با اینگونه مسائل لاینحل باعث پایین آمدن ظرفیت او و بهانه گیری و یا حتی گاه از کوره در رفتن در سایر مسائل زندگی شده و افسار آنرا (آرامش زندگی) از کفتان خارج میکند.البته تأکید می کنم شرط گذشت یا کمکهای شما پیدا کردن پاسخهای مطمئن به نمونه سوالاتی است است که قبلاً خدمتتان عرض کردم .یادتان باشد او نیز حق دارد در خصوص شما پاسخهای مناسبی برای سوالاتش بیابد. به یکدیگر فرصت تغییر دهید . نیازی نیست حتماً شاهد خودِ تغییرات باشید حتی اگر متوجه شدید که او واقعاً نهایت تلاشش را برای تغییرات منطقی و معقول انجام می دهد ممنون دار او باشید و از این طریق او را برای تغییرات بیشتر تقویت نمایید . خود نیز تلاش کنید در حد توانتان بسمت یکی شدن با او ، آنهم در حد اعلایش تغییر کنید. آرزمند بهترینها برای شما زوج عزیز. (بازگشت به صفحه پرسش ها)