ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
پرسش: پدر من مردی ۵۵ ساله است در سالهای گذشته علائمی از بدبینی در ایشان دیده میشد ولی چند سالی است که وضعیت ایشان خیلی حاد شده بطوری که فکر میکند مادرم در گذشته به ایشان خیانت کرده است . درحالی که هیچ دلیل منطقی برای اثبات ادعای خود ندارد گاهی اوقات مادرم را تهدید به مرگ میکند که من بالاخره تو را میکشم.گاهی حرفهایی در حد هذیان میزنند که با هیچ عقلی قابل توجیه نیست. ایشان حاضر به پذیرفتن مشکلاتش و مراجعه به پزشک نیستند.خواهشا مرا راهنمایی کنید که چطور ایشان را متقاعد به درمان کنیم و ایا این مشکل با دارو برطرف میشود؟
پاسخ: دوست گرامی همانطور که خودتان هم تا حدودی متوجه شدهاید پدر شما نیاز به مراجعه به متخصص روانپزشک دارند. در معاینه وضعیت روانی توسط روانپزشک مشخص میشود که هذیانهای بیمار واقعی است یا غیر واقعی، ناشی از بیماری زمینه ای دیگر یا ناشی از مصرف دارو یا سایر مواد است یا خیر، همچنین زمان و نحوه شروع، سیر و تداوم علایم مورد بررسی قرار میگیرد. در عین حال عوامل زمینه ساز مانند سوابق رفتاری مادرتون و نیز درصد ایجاد خطر ممکن از جانب هذیانهای ایشون برای اعضای خانواده و به ویژه مادرتون مورد ارزیابی قرار میگیرد.
پس از تشخیص و تأیید بیماری میتوان نسبت به ارائه درمان مناسب اقدام نمود. بنا بر نوع بیماری درمان میتواند شامل رواندرمانی، دارو دارمانی و یا تلفیقی از هر دو باشد و البته درمان بیماریهایی از این قبیل معمولا در کوتاه مدت امکان پذیر نیست.
دوست گرامی؛ در این گونه موارد بیمار اعتقاد واقعی دارد که فکرش درست است و این فکر یا باور غلط به هیچ عنوان با مدرک و سند رفع شدنی نیست. لذا بهتر است اعضای خانواده خود را درگیر اثبات نمودن باورهای غلط ایشان نکنند. همونطور که شما با دیدن خورشید باور دارید که روز است بیمار هم با استناد به شواهد مورد تأیید خودش به باورهای خود ایمان دارد.
هر چه اعضای خانواده با جر و بحث و ارائه سند و مدرک، استدلالات بیشتری در خصوص رد باورهای بیمار مطرح نماید، بیشتر بر عمق و شدت ناراحتی او اضافه میکنند. لذا برای ترغیب بیمار به مراجعه به پزشک بهتر است با نرمی و بدون اشاره به هذیانها و فقط به این عنوان که میخواهید برای کاهش نگرانی و برآشفتگی و نیز کسب آرامش به او کمک کنید، وارد عمل شوید. هیچگاه نگویید که میخواهید به او ثابت کنید که بیمار است و این افکار و باورها علامت بیماری اوست. (بازگشت به صفحه پرسش ها)